این گزارش شاید برای برخی دوستان جالب باشد.

از زمانی که موضوع نامزدی اینجانب در حوزه تفت و میبد جدی شده است جریان اصلاحات همه همت خودش را در جهت تخریب اینجانب قرار داده و دوربین های خودش را روی فعالیت های این جانب زوم کرده است همایش های معنا دار اصلاح طلبان با حضور نامزدهای اصلاح طلبان در میبد با استفاده از امکانات دولتی و با حضور مسوولان دولتی شهر مانند فرماندار و شهردار و مدیر کل آموزش و پرورش و ... جای بسی تامل است. این جماعت که به مناسبت  تجلیل از دو پیش کسوت فرهنگی شهر، همایش به راه می اندازند تلاش کردند تا از مراسم ختم عالم فرزانه حضرت آیت الله هدایی نیز بهره سیاسی ببرند.این گزارش شاید برای برخی دوستان جالب باشد: این جانب به دلیل حضور در شهرستان خاتم توفیق حضور در مراسم عالم متقی آیت الله هدایی را نداشتم شب هنگام همراه با یکی از دوستان به خانه ایشان رفتم و دقایقی در جمع آقازاده ها و مردم ولایتمدار مهرجرد که برای تسلیت آمده بودند از ویژگی های استادم آیت الله هدایی سخن گفتم؛ جالب این که یکی از دوستان اصلاح طلب میبد که در برگزاری همایش نقش بسزایی داشته و از حواریون نامزد اصلاح طلبان به حساب می آید  نیز همراه با برادرش در جلسه حضور داشت، زمانی که درباره زمان مراسم ختم سؤال شد آقازاده ایشان گفتند که فردا شب از طرف امام جمعه میبد در مسجد ابوالفضلی مهرجرد برگزار می شود، در همین زمان آن فرد اصلاح طلب گفت ولی جلسه مهم تر مراسم صبح یک شنبه در مسجد جامع مهرجرد است که حتما تشریف بیاورید. با خودم گفتم اولا چرا ایشان اصرار دارد که در آن مراسم شرکت کنیم و ثانیا چرا از مراسم امام جمعه مهم تر می داند؟! به هر حال دست تقدیر الهی این بود که به دلیل قولی که در شهرستان تفت داده بودم نتوانم در مراسم تکیه ابوالفضلی شرکت کنم و مجبور شوم که صبح یکشنبه در میبد بمانم؛ ساعت 9و20 بود که وارد مسجد جامع مهرجرد شدم  دیدم فضلای میبد که برای خوش آمدگویی به مردم دو طرف درب مسجد ایستاده اند ناراحت هستند و صدای فردی از بلندگو به گوش می رسد. دوستان تا مرا دیدند استمداد طلبیدند چه باید کرد؟ ماجرا را پرسیدم گفتند فاضل میبدی به دلیل خویشاوندی اش با بیت مرحوم آیت الله هدایی منبر رفته است. برخی از دوستان می خواستند جلسه را ترک کنند و برخی خواهان عکس العمل دیگری می شدند برخی هم از بنده خواستند که شما پس از وی منبر برو و پاسخ حرف های باطلش را بدهید. بنده نظر سوم را پذیرفتم و آمادگی خودم را برای منبر اعلام کردم دوستان با آقازاده های آیت الله هدایی صحبت کردند که قرار بوده دو نفر در این مراسم صحبت کنند که یکی از آن ها انصراف داده است بنابر این پیشنهاد می شود که روانبخش به جای آن خطیب برای مردم سخن بگوید. آن ها اجازه فرمودند. بنده وارد مسجد شدم و مقابل منبر نشستم؛ اظهارات آقای فاضل بسیار تند و تحریک کننده بود و به ادعای خودش آمده بود تا پس از 30 سال سکوت در مراسم آیت الله هدایی عقده گشایی کند او از همه چیز گفت بیشترین حرف او این بود که نظام به مردم ظلم کرده است؛ وی با تمسک به این جمله معروف که الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم و استفاده از سخنان مرحوم طالقانی و ارایه آمارهای غیر واقعی در باره تعداد روسپی ها و تعداد زندانیان کشور و افزایش طلاق در جامعه و به هم خوردن آرامش جامعه می خواست اثبات کند که جامعه از آرامش روانی فاصله گرفته و چنین جامعه ای جامعه دینی و اسلامی نیست وی با تشبیه مردم به مردم مصر در زمان فرعون، این گونه نتیجه گیری می کرد که امروز نیز ملت ایران همانند آن مردم دچار جهل و نادانی و تبعیت کورکورانه شده اند.  وی در پایان نیز به قرائت پیام سید محمد خاتمی پرداخت که با عکس العمل مردم مواجه شد. در این زمان مردم با صلوات های بلند و برخاستن از جلسه مانع از خواندن آن پیام شدند. درست در همین شرایط بود که مجری از این جانب دعوت کرد تا سخنرانی ام را آغاز کنم. خداوند لطف کرد توانستم کظم غیظ کنم. موضوع سخن من نیز همانند آقای فاضل درباره دین بود( شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی ان اقیموالدین و لا تتفرقوا فیه..) وظیفه آحاد ملت علاوه بر مسائل فردی و عبادی اقامه دین است و دین آن قدر ارزشمند است که پیامبران الهی از جمله سیدالشهدا فدای آن می شوند. منتهی دین یک مجموعه است ؛ مجموعه ای از احکام عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی؛ مع الاسف بخش عمده دین در عصر طاغوت تعطیل بود؛ هنر بزرگ امام ره این بود که بیش از دو سوم فقه که تعطیل شده بود را احیاء کرد. دین همه چیز دارد و برای هدایت بشر در همه زمینه ها آمده است مع الاسف برخی مانند همین آقایی که پیام تسلیتش را خواندند می گوید « اگر دین در برابر آزادی قرار گیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی» پس از آن مغز متفکر اصلاحات می گوید «  تسامح و تساهل امور جنسی و هم جنس بازی را نیز در بر می گیرد؛ این امور هر چند زشت است ولی از نظر حقوقی نباید ممنوع باشد. » روشن است که نتیجه چنین اظهاراتی و ایجاد چنین فضای باز و آزادی برای فساد درکشور نتیجه ای جز افزایش گناه و روسپیگیری و هم جنس بازی و افزایش طلاق و کاهش ازدواج نخواهد شد بلای خانمان سوزی که دامن جهان غرب را گرفته است به کشورما نیز گسترش پیدا می کند. نکته دیگر این که ما در برابر اختلاس ها فریاد می زنیم و دستگاه قضایی نیز در هر زمانی که بود هر چند سستی هایی بوده ولی وظیفه خودش را تاحدودی انجام داده است از فاضل خداد و رفیق دوست گرفته که بیش از 130 میلیارد تومان و کرباسچی که در شهرداری تهران مبالغ کلانی در دولت آقای هاشمی اختلاس کرده بودند تا شهرام جزایری که در زمان دولت خاتمی میلیاردها تومان پول بیت المال به یغما برده بود و در کنار آن پول هایی نیز به آقایان کروبی و خاتمی داده بود با آقای بابک زنجانی که در دولت احمدی نژاد اختلاس هایی داشته و این روزها در حال محاکمه شدن است. ولی تفاوت ما با شما این است که اگر اختلاسی در دولت شما شکل بگیرد از آن بی تفاوت می گذرید و اختلاس دیگری که در دولت دیگری است دایما برجسته می کنید. قرارداد کرسنت که در دولت آقای خاتمی بسته شد و بیش از 18 میلیارد دلار به کشور خسارت زده شده و قرار دادهای نفتی شبیه کرسنت که در حال بسته شدن است و نفت در درون چاه برای 20 الی 25 سال دارند می فروشند نسبت به آن ها بی اعتنایی می کنید. اگر چنان چه یک میلیارد دلار از این پول ها به استان یزد و شهر میبد و تفت داده می شد بسیاری از مشکلات حل و فصل می شد. متاسفانه سخنران قبل از من از ظلم نظام می گوید ولی پیام کسی برای مردم میبد می خواند که در فتنه 88 به مردم و نظام اسلامی ظلم کرده  در صدد ابطال آرای مردم برآمده و نظام را به دروغ به تقلب و دزدی آراء متهم کرده است و در سایه رانت های دولتی مبالغ کلانی به شهر خودش اختصاص داده که هیچ کدام از شهرهای استان و کشور از آن بهره ای ندارند و باز هم به کمک این رانت ها از فاصله 200 کیلومتری معادن دیگر شهرستان های استان را مصادره می کنند و بعد برای مردم یزد پیام تسلیت می دهند! پس اگر ظلمی هست از نظام نیست از برخی دولتمردانی است که شهر و فامیل طایفه خود را بر همه مردم کشور مقدم می دارند.