آقای رییس جمهور! 


برجام بدون تصويب مجلس، توافق نيست

گزارش مستقيم آقاي رئيس‌جمهور محترم به مردم كه متاسفانه با بستن هفته نامه 9 دي همراه شد داراي نكات مهمي است كه اميدواريم نقد و بررسي آن‌ها آسيبي به منتقدان نزند؛ زيرا خود ايشان بارها گفته‌اند فضاي نقد بايد باز باشد و نبايد دهان منتقدان بسته شود. در همين راستا اجازه مي‌خواهيم به نقد و بررسي برخي مطالب آقاي رئيس‌جمهور در گفتگوي مستقيم با شبكه يك سيما بپردازيم:
1. آقاي رئيس‌جمهور يك حقوقدان است و به خوبي مي‌داند كه بر اساس اصول139 و 77 قانون اساسي و مصوبه اخير مجلس مبني بر الزام دولت بر حفظ دستاوردهاي هسته‌اي، توافق هسته‌اي(برجام) بايد به تاييد نمايندگان مجلس برسد و با تأييد شوراي نگهبان قابل اجراست. آيا نام بردن از «برجام» به عنوان «توافق» و تكرار آن در يك گفتگوي زنده تلويزيوني بدون اشاره به ساز و كارهاي قانوني آن، و كوبيدن بر طبل پيروزي در رسانه‌هاي دولت و بيان آن از زبان رئيس‌جمهور و برخي از اعضاي كابينه امري قانوني است؟ و آيا چنين اقداماتي با سوگندي كه رئيس‌جمهور خورده اند تعارضي ندارد؟ برخي موافقان، براي فرار از اين قانون، اين‌گونه توجيه مي‌كنند كه اين معاهده نيست بلكه نامش «برنامه جامع اقدام مشترك» است چنان‌كه توافق نامه ژنو نيز نامش «‌اقدام مشترك» بود و مجلس در آن دخالتي نكرد. براستي آيا با تغيير نام يك توافق مي‌توان مجلس را از حق مسلم خود محروم كرد؟ اگر برجام، معاهده نباشد پس چه توافقي معاهده است؟ دبير وقت شوراي نگهبان آيت ا... صافي در سال 62 در پاسخ به سوال مجلس كه چه نوع توافق‌هايي بايد به تصويب مجلس برسد و «آيا تفاهم نامه‌هايي كه نمايندگان دولت با طرف‌هاي خارجي امضا مي‌كنند و بر آن فعاليت طرفين مبتني مي‌گردد، جزء قرارداد حساب مي‌آيد؟» پاسخ داده اند «يادداشت تفاهم چنان‌چه ايجاد تعهد نمايد مثل قرارداد است و بايستي ضوابط مذكور در قانون اساسي نسبت به آن رعايت شود.» بي ترديد برجام براي ايران تعهدات زيادي را ايجاد مي‌كند پس حتما بايد به تصويب مجلس برسد. روشن نيست كه چرا رياست محترم مجلس و هيات رئيسه مجلس نسبت به اين موضوع حساسيتي از خود نشان نمي‌دهند و چرا رسما به دولت تذكر رسمي داده نمي‌شود كه چرا دولت تا كنون براي تصويب اين توافق، لايحه‌اي به مجلس نفرستاده است؟ آيا ارسال مكرر متن غير رسمي به مجلس كه پر از غلط ترجمه‌اي است و آخرين بار نيز با امضاي معاون وزير خارجه ارسال شده است توهين به مجلس نيست؟ شايسته است آقاي دكتر لاريجاني به عنوان رياست مجلس از حقوق حقه مجلس و نمايندگان دفاع كند و طي نامه رسمي از دولت بخواهد هر چه سريع‌تر لايحه‌اي تنظيم و همراه با متن اصلي و ترجمه مورد قبول تيم مذاكره كننده كه به امضاي آن‌ها رسيده است به مجلس بفرستد. زيرا اعضاي تيم كه در تمام لحظه لحظه‌هاي توافق حضور داشته و بر سر واژه واژه‌هاي آن جنگيده اند بخوبي مي‌دانند مراد از واژه‌ها و عبارت‌ها چيست و بر سر چه چيزي توافق كرده اند. اظهارات برخي مبني بر اين‌كه متن اصلي انگليسي است و هر كسي مي‌تواند برداشت خودش را داشته باشد اظهارات غير حقوقي و غير كارشناسانه است و با فرمايش مقام معظم رهبري «متن به گونه‌اي باشد كه قابل برداشت‌هاي متفاوت نباشد» نيز در تعارض است. البته نمايندگان توجه دارند نبايد مجلس را منتظر ارائه لايحه از سوي دولت گذاشت. در صورتي‌كه دولت محترم از ارائه لايحه خودداري كند، مجلس براساس اصول 77 و 139 قانون اساسي مي‌تواند از حق خود استفاده كرده و مستقلاً به بررسي توافق‌نامه وين بپردازد و بند بند آن را تأييد يا رد نمايد.
2. آقاي روحاني در گفتگوي اخير خود در ارئه استدلال بر اين‌كه طرف مقابل قابل اعتماد است و مي‌توان اعتماد كرد به توافق مقدماتي ژنو تمسك كرده مي‌گويد «آن‌ها به ما قول داده بودند كه بخشي از تحريم‌ها را بردارند و ما قول داده بوديم كه برخي محدوديت‌هايي را بپذيريم كه هر دو عمل كرديم، پس معلوم است كه مي‌شود اعتماد كرد، ما توافقي را كه با كشورهاي 1+5 كرديم مگر چند ساله است، فقط اين توافق 10 ساله است و در گذشته هم يك توافق كم‌تر از 2 سال داشتيم. بنابراين 5 برابر همين توافق صورت گرفته است. اگر يك پنجم توافق امروز ما انجام داديم و ديديم كه عمل مي‌شود، مي‌تواند يك علامتي براي اين باشد كه مي‌توانيم كار را پيش ببريم.»
بي‌ترديد ايران در توافق «اقدام مشترك» فراتر از محدوديت‌هاي گسترده‌اي كه قول داده بود عمل كرد و به تاييد آژانس نيز رسيد ولي طرف مقابل نه تنها به همان تعهدات اندكي كه داشتند عمل نكردند بلكه بيش از 100 تحريم ديگر بر ليست تحريم‌ها افزودند. بنابر اين با اين سابقه نمي‌توان به طرف مقابل اعتماد كرد.
3. آقاي روحاني در تبيين سخن هميشگي اش مبني بر ضرورت انجام يك «توافق برد- برد» اظهار داشت ما به همه اهداف خود رسيده‌ايم و طرف مقابل تنها به هدف موهوم يعني بازداشتن ايران از سلاح هسته‌اي دست يافته است. وي در ادامه اقدامات دولت در دو سال گذشته در راستاي تعامل با دنيا دانست و گفت«اين تفكر كه ما در برابر دنيا دو راه بيش‌تر نداريم، يا تسليم در برابر دنيا يا شكست دنيا است، منطق درستي پشت سر اين حرف نيست؛ زيرا يك راه سومي هم وجود دارد و آن هم تعامل با دنيا است.» ولي به نظر مي‌رسد كه اين گونه ادعاها خالي از اشكال نباشد خوب است حقايق را براي مردم بيان كرد و از هرگونه مطالبي كه مردم را در جهل و بي اطلاعي قرار مي‌دهد پرهيز كرد. اولا ادعاي فوق از پشتوانه منطقي خالي است چرا كه ملت ايران به رهبري حضرت امام ره در پيروزي انقلاب اسلامي و در ادامه آن در عرصه‌هاي جنگ تحميلي با همان منطق نه سازش و تسليم - نبرد تا پيروزي، پيش رفتيم و رژيم‌هاي پهلوي و صدام حسين متجاوز مورد حمايت جهان غرب و شرق را شكست داديم و هر گز در آن دو مساله با جهان تعامل نكرديم امروز نيز حزب ا... لبنان و مردم مظلوم فلسطين، ملت سترگ يمن با همان سياست نه سازش نه تسليم - نبرد تا پيروزي در حال پيش رفتن هستند و تا كنون پيروزي‌هاي بزرگي نيز به دست آورده اند. البته تاريخ نشان داده است كه كشورها و سازمان‌هايي كه دست از مبارزه برداشته و از درِ تعامل با جهان وارد شده اند در نهايت به سرنوشت صلح اعراب و اسرائيل و سازمان‌هايي مانند سازمان فتح در فلسطين گرفتار شده اند. اگر مي‌خواستيم با اين منطق در جنگ تحميلي وارد شويم هنوز دشمن در خاك ايران بود و نامي از خرمشهر در نقشه ايران وجود نداشت. نكته ديگر اين‌كه آن گونه كه آقاي روحاني ترسيم مي‌كند «برد» طرف مقابل يك امر موهوم بوده است و به عبارتي اصلا «برد»ي نداشته است. براستي آيا محروم كردن ايران از صنعت بسيار مهم آب سنگين اراك و بيرون آوردن قلب راكتور و بتن ريزي در آن، براي امريكا «برد»ي نيست؟ و آيا تعطيلي فردو براي مدت 10 سال كه با عبارتي با محاسبه دو سال گذشته 12 سال مي‌شود براي آن‌ها «برد»ي تلقي نمي‌شود؟ و آيا جمع آوري دو ثلث از سانتريفيوژها در نطنز و فردو و انبار كردن آن‌ها براي مدت 10 سال كه عملا از حيز انتفاع خارج مي‌شوند از «برد»هاي طرف مقابل نيست؟ آيا رقيق كردن 97 در صد اورانيوم غني شده ايران يا خارج شدن از كشور كه معلوم نيست تا 10 سال آينده چه بلايي بر سر آن‌ها بيايد از «برد»‌هاي آن‌ها تلقي نمي‌شود؟ شايد اگر اندكي دقت كنيم ماجرا به‌عكس اتفاق افتاده باشد ما در برابر داده‌هاي فراواني كه به طرف مقابل داده ايم كدام «برد» داشته ايم آيا وعده‌هاي سر خرمن و تعليق‌هاي احتمالي كه با اندك بهانه‌اي به طور خودكار امكان بازگشت دارند براي ايران «برد» محسوب مي‌شود؟!
4. متاسفانه آقاي رئيس‌جمهور همواره به گونه‌اي سخن مي‌گويد كه گويا مقام معظم رهبري اين توافق نامه را امضا كرده و كاملا آن را تاييد كرده اند، در حالي كه اولا بر اساس نظر كارشناسان از 19 خط قرمز رهبري اكثر آن‌ها نقض شده است و ثانيا خود معظم له در نماز عيد فطر و در پاسخ به نامه آقاي رئيس‌جمهور خواستار قرار گرفتن در روند قانوني آن شده اند. و در نماز عيد فطر مجددا بر خطوط قرمز خودشان تاكيد كردند و فرمودند اين توافق چه تصويب بشود و چه تصويب نشود اين سياست‌ها ادامه خواهد يافت. بنابر اين هنوز ايشان توافق را مورد تاييد قرار نداده اند كه آقاي رئيس‌جمهور از ايشان تشكر مي‌كنند و مي‌گويند تحت هدايت‌هاي رهبري ما به اين توافق دست يافته ايم.
5. اظهارات آقاي روحاني در باره شرايط پسا تحريم و ضرورت پي گيري سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي گرچه مورد قبول است ولي به شرط اين‌كه در عمل مشاهده شود. اظهارات آقاي رئيس‌جمهور در باره اين‌كه مردم نبايد منتظر تحول سريع باشند بلكه سال آينده سال تحول اقتصادي است ممكن است مصرف انتخاباتي داشته باشد و اين گونه وعده‌ها به وعده‌هاي سرخرمن انتخاباتي معروف است. به نظر مي‌رسد كه برداشتن تحريم‌ها تاثير چنداني در وضعيت اقتصادي كشور ندارد و اكنون بايد با تبليغات گسترده جلوي آن فضاي رواني كه قبلا براي ضرورت مذاكرات ايجاد كرده اند گرفت و ترمز آن را كشيد و از توقعات ايجاد شده كاست و وعده‌هاي ديگري داد تا مردم زمام قوه مقننه را نيز به دست آن‌ها بسپارند. البته احتمال ديگري نيز مي‌رود و آن اين‌كه دولتي كه در دو سال گذشته در حد حرف به اقتصاد مقاومتي پايبند بوده اصرار بر اقتصاد مقاومتي در شرايط پس از تحريم به گونه‌اي فرار از بهبودي شرايط زندگي مردم است.
6. خوب است آقاي روحاني موضوع توافق با آژانس كه به صورت جداگانه بسته شده براي مردم باز كنند محتواي آن توافق چيست و چرا بايد مجلس سناي آمريكا و كنگره از محتواي آن مطلع گردد ولي ملت ايران و نمايندگان مردم از آن بي اطلاع بمانند؟ يادمان نرود كه قرار بود با مردم صادقانه برخورد كنيم و شفاف باشيم.
7. ماجراي خروج كشور از ذيل فصل هفت نيز موضوع ديگري است كه متاسفانه در اين امر نيز حقيقت مطلب به مردم گفته نمي‌شود آقاي روحاني مي‌گويد «هر كشوري كه قطعنامه‌اي ذيل فصل هفتم منشور ملل متحد عليه آن كشور تصويب شد، سال‌ها طول مي‌كشد كه از آن خارج شود و معمولا به جنگ و سرنگوني آن نظام منجر شده است، شما در عراق ديديد، عراق تحت فصل هفتم منشور قرار گرفت و رژيم صدام سرنگون شد و 10 سال بعد هم تحت فصل هفت ماند و خارج نشد.» ولي آيا واقعا اين گونه است؟ ما در ذيل فصل هفت بوديم الآن نيز در ذيل فصل هفت و ماده 41 قرار داريم و در چندين جاي قطعنامه نيز بر آن تصريح شده است. با اين تفاوت كه قبلا ما قطعنامه‌هاي شوراي امنيت را ظالمانه مي‌ناميديم و امروز با توافق خودمان چنين قطعنامه‌اي را بر عليه خودمان صادر كرده ايم.
8. خوب بود رئيس‌جمهور محترم به جاي گزارش يك طرفه از سيماي جمهوري اسلامي با چند تن از منتقدان توافق به گفتگو مي‌نشست تا روشن شود كه حقيقت چيست. متاسفانه آقاي رئيس‌جمهور با چماق همزباني با صهيونيست‌ها و جنگ طلبان به مصاف منتقدان مي‌آيد و به گونه‌اي وانمود مي‌شود كه هر كس توافق نامه را قبول نداشته باشد يا جنگ طلب است و افراطي يا هم فكر و همزبان با صهيونيست ها! در حالي كه عمده نخبگان جامعه از چهره‌هاي دانشگاهي گرفته تا شخصيت‌هاي حوزوي نسبت به اصل برجام و قطعنامه صادره 3321 انتقاد دارند و اين گونه برچسب‌ها به آن‌ها نمي‌چسبد. براستي آيا زدن اين گونه برچسب‌ها به منتقدان مومن و مسلماني كه دلشان براي اسلام و انقلاب مي‌تپد دور از تقواي سياسي نيست؟!
9. آقاي روحاني در باره محدوديت‌هاي پذيرفته شده در قطعنامه در باره صنعت موشكي مي‌گويد «اين قطع‌نامه هيچ‌گونه محدوديتي براي ما ايجاد نمي‌كند. بيانيه جمهوري اسلامي ايران بعد از اين قطع‌نامه به صراحت عنوان كرده كه ما به هيچ عنوان امنيت ملي و قدرت دفاعي‌مان را اجازه نخواهيم داد تضعيف شود و طبق اين قطع‌نامه قدرت موشكي ما نيز تهديد نمي‌شود؛ چراكه اين قطع‌نامه مي‌گويد موشكي كه ديزاين شده و براي حمل كلاهك هسته‌اي طراحي شده باشد. ما كه هيچ وقت چنين ديزايني نداريم و نخواهيم داشت؛ چراكه به دنبال بمب هسته‌اي نيستيم.»
در متن قطعنامه آمده است «از ايران خواسته مي‌شود تا هيچ فعاليتي مرتبط باموشك‌هاي بالستيك طراحي شده با قابليت حمل تسليحات هسته‌اي صورت ندهد، از جمله شليك هر گونه موشك با استفاده از چنين فناوري‌هاي مربوط به موشك‌هاي بالستيك، تا زمان هشت سال پس از «روز پذيرش برجام» و يا.. » درست است كه ايران به دنبال ساخت موشك‌هاي قابليت حمل كلاهك هستهاي ندارد ولي آن‌ها مدعي آن هستند كه موشك‌هاي ايران چنين قابليتي را دارد و ملاك هم نظر آن هاست چرا كه در موضوع هسته‌اي نيز همان كه آن‌ها مدعي بودند پذيرفتيم و براي راستي آزمايي محدوديت‌هاي گسترده را قبول كرديم در موضوع موشكي نيز آن‌ها مي‌گويند قابليت حمل كلاهك دارد پس اگر بخواهيم توافق اجرا شود نبايد چنين موشك‌هايي را بسازيم يا آزمايش كنيم. البته امتحان آن مجاني است خوب است وزارت دفاع دستور شليك چند عدد از اين نوع موشك‌ها را به صورت آزمايشي انجام دهد تا قبل از پذيرش توافق در مجلس تكليف روشن گردد.