هماهنگی اعتدال و افراط برای تخریب و اختلاف
هماهنگی اعتدال و افراط برای تخریب و اختلاف
این روزها رسانه های بیگانه به ویژه شبکه پیر استعمار انگلیس بی بی سی در اقدامی هماهنگ با برخی رسانه های داخلی اصحاب اصلاحات و اعتدال و برخی رسانه های افراطیون وهابیت در تلاشند به اختلاف میان شیعه و سنی که سلاح زنگ زده استعمار پیر است دامن بزنند با این تفاوت که این شبکه هماهنگ این بار در صدد است به کمک دوستان اصحاب اعتدالی اشان برآیند و با دروغ سازی و تحریف سخنان علامه مصباح یزدی به چند هدف مشترک دست یابند؛ از یک طرف می خواهند شخصیتی که برای این جریان تهدید محسوب می شود و توان افشاگری بر ضد انحرافات آن ها را دارد ضد آرمان وحدت که آرمان امام ورهبری است معرفی کنند و از سوی دیگر با همراهی برخی تندروهای وهابی که سربازان ما را در لب مرز به گروگان می گیرند این گونه وانمود کنند این اقدامات معلول موضع گیری های آن شخصیت بوده است که به این نتایج منجر شده است! از سوی دیگر افکار عمومی را نیز از مساله سوال براگیز توافق ژنو و امتیازات نامتعادلی که به دشمن داده شده منحرف کنند و مهم تر این که با این خبر سازی ها و دروغ پردازی ها میان شیعه و سنی بویژه در داخل کشور آتش اختلاف برافروزند و برای کشور و جهان اسلام مساله جدیدی درست کنند. از این رو ابتدا شبکه بی بی سی با تیتر های اختلاف انگیز به تحریف و تغییر خبر مربوط به سخنان استاد مصباح پرداخت و سپس شبکه گسترده سایتی و روزنامه ای اصلاح طلبان و اعتدالیون به خبر بی بی سی دامن زدند تا اهداف فوق محقق شود. جریان از این جا آغاز شدکه استاد مصباح طی سخنانی به تحلیل برخی اتفاقاتی که در صدر اسلام افتاد بود پرداختند و از مردم به ویژه خواص خواستند تا از حوادث پیش آمده در صدر اسلام عبرت بگیرند ایشان در این رابطه با بیان این که پس از رحلت حضرت محمد(ص) مسلمانان در معرض امتحانی بزرگ قرار گرفتند، گفت: " در این زمان مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند که مبنای این تقسیمبندی هم رویکرد آن ها نسبت به جانشینی پس از پیامبر(ص) بود." ایشان افزود: "آن ها که هدف از رسالت پیامبر را هدایت بشر در رساندن مردم به سمت کمال و سعادت میدانستند و غایت شان قرب الهی محسوب میشد حضرت علی(ع) را به عنوان خلیفه پس از حضرت محمد(ص) قبول داشتند زیرا پیامبر(ص) هم بارها ایشان را به عنوان جانشین معرفی کرده بودند اما در مقابل بسیاری دیگر از مردم جامعه تنها میخواستند جامعه یک رییس داشته باشد به همین دلیل شخص دیگری را برگزیدند." آیت الله مصباح یزدی در سخنان خود با بیان این که بعد از رحلت رسول گرامی اسلام (ص)، مردم به سمت دنیا گرایش پیدا کردند، یادآور شده که دنیاگرایی، باندبازی، تبعیض، دادن پست و مقام به قوم و خویش و عشیره و ... توسط خلیفه سوم موجب خشم توده های مردم شد که در نهایت همین امر منجر به قتل خلیفه گردید. این عضو مجلس خبرگان با اشاره به عملیات وهابی های تکفیری در سوریه، اظهار داشته: "وهابی های تکفیری میوه ی همان درخت هایی هستند که بعد از رحلت پیامبر(ص) از حق روی گردان شدند." ولی شبکه بی بی سی با جا به جا کردن گفته های آیت الله مصباح یزدی این طور وانمود کرد که وی در جهت دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی سخنرانی کرده است. این شبکه استعمار پیر با نقل معکوس این دو جمله از آیت الله مصباح، و همچنین پرداختن به موضوعات اختلافی شیعه و سنی، این طور وانمود کرده که تروریست های سوری وابسته به اهل تسنن هستند. متاسفانه این تحریف دستمایه جریان به اصطلاح اعتدالیون و اصلاح طلبان و جریان تکفیری قرار گرفت و با زدن تیترهای هماهنگ به اهداف بی بی سی دامن زدند. در حالی که این عالم وارسته و با بصیرت نه تنها همواره مراقب نقشه های دشمن بوده است بلکه همیشه به شیعه و سنی را نسبت به توطیه های دشمنان در زمینه اختلاف افکنی هشدار داده اند ایشان اخیرا در جمع طلاب کردستان با اشاره به اینکه طلاب کردستان با توجه به وجود برادران اهل سنت در استان، دارای وظایفی هستند که چه بسا دیگران این وظیفه را بر عهده ندارند، افزود: یکی از وظایف طلاب کردستان شناخت و یادگیری نحوه برخورد با برادران اهل سنت است که دارای اشتراکات فراوانی با آنها هستند، هرچند اختلافاتی نیز وجود دارد. ایشان با نقل خاطرهای از آیتالله بهجت در این زمینه اظهار داشت: نباید با مخالفان با تندی برخورد کرد و یا به مقدسات آن ها بدگویی کرد، همان گونه که اگر کسی کوچکترین جسارتی به امیرمؤمنان(ع( کند، شما از او بسیار ناراحت و متنفر میشوید. بسیاری از اهل سنت دوستدار دین و اهل بیت(ع) میباشند، ولی نهایت امر این است که آن ها در نظر ما در تشخیص اشتباه کرده و راهی غلط را بر گزیده اند، که باید با بحث منطقی و برخورد دوستانه با ایشان مواجه شویم. ایشان افزود: بسیاری از اهل سنت به ویژه شافعی مذهبان از دوستداران اهل بیت(ع) هستند که نمونه بارز آنها مرحوم ماموستا شیخ الاسلام بود که بنده به خاطر انسی که در مجلس خبرگان با ایشان داشتم از ادب و علاقه ایشان نسبت به اهل بیت(ع) اطلاع داشتم. ماموستا شیخ الاسلام معتقد بود کسی که به حضرت زهرا(س) جسارت کند، کافر است چرا که سفارش پیامبر(ص) را نادیده گرفته است.ایشان با اشاره به نامه امام صادق(ع) به شیعیان اظهار داشت: دستور امام صادق(ع) این است که شیعیان در مساجد اهل سنت حاضر شوند، در هنگام مریضی به عیادت آنها بروند، و حتی اگر آنها به شیعیان بیمهری کردند، آن را تحمل کنند. وی افزود: البته این به معنای دست کشیدن از اعتقادات نیست، بلکه صحبت از کیفیت معاشرت و رابطه با اهل سنت است که غیر از اعتقاد است. لذا باید با اهل سنت رفتار مؤدبانه و دلسوزانه داشته باشیم بهگونهای که بفهمند که ما نسبت به آن ها غرضی نداشته و خیرخواه آن ها هستیم.
علامه مصباح در همین راستا در دو سال پیش در مباحثی که در دفتر مقام معظم رهبری در قم ارایه می کنند به شرح خطبه فدکیه پرداخت که بعدها به کتابی به نام "رساترین دادخواهی و روشنگری تاریخ" در دو مجلد منتشر شد . یکی از هنر های بزرگ این استاد حوزه این است که شرح و تفسیر این خطبه حساس به دون کوچکترین توهینی به مقدسات اهل سنت انجام شده است. ایشان در مقدمه این کتاب آورده است" مسأله تحقيق در مسايل اعتقادي و تاريخي در جهت اثبات حقانيت مذهب شيعه و بالعرض در جهت ابطال ساير مذاهبِ مخالف يکي از وظايف قطعي شرعي ماست که هيچ جانشينپذير نيست؛ اما بشرطها و شروطها و آن اينکه با رعايت ادب توأم باشد و آن ها را تحريک نکنيم که باعث شود حجاب ميان ما قويتر شود و اختلاف، جاي اتحاد را بگيرد و نگذارد که مسلمان ها بيشتر به هم نزديک شوند و در مقابل دشمنان يکپارچه شوند "
در همین راستا ایشان دو سخنرانی به موضوع وحدت اختصاص داده و اظهار داشته است " تاريخ تشيع نشان ميدهد که چه قدر شيعه به دست اين افراد نادان يا معاند در اثر حرفهايي که شيعه ديگري در يک شهر ديگري زده است به شهادت رسيدهاند. صرف نظر از جهت ديني، آيا اين کار، کار عاقلانهاي است که آدم کاري کند که عدهاي از دوستان و عزيزان خودش را که مثل جان عزيزند، به کشتن بدهد؟! بنابراين ما دو وظيفه داريم که نبايد با هم خلط شوند؛ يکي اين که کاري نکنيم که آن کساني که امر بر آنها مشتبه شده يا خداي ناکرده اهل عنادند احساساتشان عليه ما تحريک شود و دشمني آنها را زياد کنيم؛ اين ميشود حفظ وحدت. دوم اينکه در محافل علمي از بيان حقايق و اثبات آنها خودداري نکنيم.
يکي از بزرگترين خدماتي که در قرن اخير براي احياي مذهب شيعه و اثبات حقانيت آن انجام گرفت، کاري بود که در هندوستان مرحوم صاحب عبقات الانوار انجام داد و در نجف مرحوم علامه اميني رضواناللهعليهما با نوشتن کتاب الغدير. چه خدمات بزرگي اين دو بزرگوار انجام دادند و چه فداکاريهايي کردند! چه خوندلهايي خوردند تا اين دو کتاب را نوشتند! علامه اميني چه عشقي به اهلبيت و اميرالمؤمنين عليهمالسلام داشت که با شنيدن اسم اميرالمؤمنين عليهالسلام اشک از چشمانش جاري ميشد! اما در کتابش حتي يکجا نسبت به شخصيتهاي مورد احترام اهل تسنن بياحترامي نکرده؛ بلکه همه جا به دنبال اسم آنها رضياللهعنه آورده است. با اين روش، انسان هم حقيقت را تبيين ميکند و هم بهانه به دست مخالف نميدهد و اگر کسي هم طالب حقيقت باشد حق را ميپذيرد. بايد اين حجاب حاجز که شيطان ميان ما ايجاد کرده است از بين شيعه و سني برداشته شود. بايد کاري کرد که آنها حاضر شوند کتابهاي ما را مطالعه و ما را هم مسلمان حساب کنند؛ البته يک مقدار هم رفتار نسنجيده بعضي از شيعيان در شکلگيري اين مانع دخالت دارد. ما اگر خودمان را مسئول ميدانيم که مذهب تشيع را ترويج کنيم و حقيقت آنرا براي آيندگان حفظ کنيم بايد از يک طرف بر اساس دلايل عقلي و منطقي و شواهد تاريخي آنرا اثبات کنيم و از طرف ديگر متعرض کساني که حساسيت آنها را تحريک ميکند نشويم."
اکنون قضاوت با شماست ؛ آیا مشی و منش استاد مصباح ایجاد وحدت و در عین حال دفاع منطقی از اعتقاد مکتب سرخ تشیع است یا آن که بی بی سی و پیروانش می گویند؟
به نام خدا